تدارک جایزه بینالمللی ادبیات کودک حق نویسندگان ایرانی است
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۷۳۲۸
آیین اختتامیه نخستین دوره متمرکز و حضوری آموزش شعر و داستان کودک و نوجوان با عنوان «قاصدک» و تجلیل از محمود پوروهاب، پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان، با حضور یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود معینی پور، معاون فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، فرهاد فلاح، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جمعی از نویسندگان، ناشران، تصویرگران، اهالی قلم استان قم و هنرجویان دوره آموزشی قاصدک در مجتمع فرهنگی یاوران مهدی (عج) جمکران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یاسر احمدوند در این آیین گفت: خوشحالم در جمعی از هنرجویانی هستم که در دوره آموزشی آشنایی با مهارتهای نویسندگی شعر کودک و نوجوان حضور دارند.
وی ادامه داد: درباره اهمیت و ارزش کار برای کودک و نوجوان و تولید ادبی برای این گروه سنی لازم نیست سخن بگویم، چراکه همه به آن واقف هستند. شاید لازم باشد درباره وضعیت اکنون و نگاه به آینده این حوزه صحبت کنیم. از ابتدای دهه ۴۰ در کشور نهادهای مرتبط با تولید ادبیات در کشور شکل گرفتند؛ سال ۴۰ شورای کتاب کودک و سال ۴۳ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تشکیل شد. تاریخ شروع فعالیتهای مرتبط با ادبیات کودک از اوایل دهه ۴۰ در کشور ما ثبت شده است. آثاری هم در این دوره منتشر میشد، اما تعداد ناشران تخصصی یا نویسندگانی که اختصاصا برای کودک اثر تولید کنند، اندک بود. در دهه ۵۰، معدودی از نشریات حوزه کودک شکل گرفتند، اما تولید جدی ادبیات کودک و نوجوان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با انتشار نشریات مختلف، تولید آثار ادبی از سوی نویسندگان و شاعران و شکلگیری و آغاز به کار ناشران تخصصی آغاز شد. دهه ۶۰ دوره درخشانی از این حیث است. در این دهه آثار خوبی تولید و ناشران تخصصی شکل گرفتند و نشریات موثری فعالیت و آثاری منتشر میکردند.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: در حال حاضر وضعیت خوبی در نشریات کودک و نوجوان نداریم، تعدای از نشریات خوب این حوزه یا تعطیل شدهاند یا وضعیت مطلوبی ندارند. نشریات کودک و نوجوان پایگاههای خوبی برای ارائه آثار نویسندگان حرفهای، نقد، بررسی و اصلاح آثار نویسندگان و افتخاری برای نوقلمان بود که آثارشان در برخی از این نشریات منتشر میشد. نشریات تخصصی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر میکرد و نشریات دیگری مانند سروش نوجوان، سلام بچهها و... در دورههای کوتاه مدت و بلند مدت اثر جدی در روند رشد ادبیات کودک نوجوان داشتند. نشر افق پژوهشنامهای منتشر کرد که اثرگذار بود. جریان خوبی برای تولید و نقد ادبی در این حوزه در کشور وجود داشت.
وی افزود: اکنون وضعیت ما در تولید نقد ادبی در حوزه کودک و نوجوان چندان مطلوب نیست. بحث تخصصی درباره کتاب کودک بهصورت مکتوب شکل نمیگیرد و لازم است فضای نظری برای بررسی ادبیات کودک توسعه پیدا کند. با وجود توسعه فناوریهای نو و افزایش ارتباطات، محافل و جلسههای نقد، معرفی و تولید محتوای لازم در این حوزه نسبت به گذشته کمتر شده است.
احمدوند تأکید کرد: باید دامنه کاری که در خانه کتاب و ادبیات ایران برای توجه به موضوع ادبیات کودک در بحث آموزش آغاز شده، گسترش پیدا کند. حتما باید حوزه پشتیبانی از انتشار مکتوبات مختلف در حوزه نقد ادبیات کودک، شکلگیری جلسات مرتبط با نقد و معرفی تازههای کتاب و تجلیل، تکریم و تقدیر از بزرگان و پیشکسوتان ادامه پیدا کند. امیدوارم با همت خانه کتاب و ادبیات ایران و برنامهریزی که در معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفته، امسال در همه استانهای کشور دورههای آموزشی مشابه دوره آموزشی «قاصدک» و دورههای آموزشی ویژه کودکان و نوجوانان داشته باشیم.
وی تأسیس جایزه اختصاصی برای ادبیات کودک و نوجوان را حائز اهمیت خواند و گفت: تدارک جایزه بینالمللی ادبیات کودک حق نویسندگان و ناشران ایرانی است. در سال جاری اولین دوره این جایزه را برگزار میکنیم. توجه بیشتر به تشکل نویسندگان، شاعران و تصویرگران ادبیات کودک در دستور کار معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. تلاش برای ترجمه آثار نویسندگان و شاعران کودک و حضور آنها در بازارهای بینالمللی از رویکردهای جدی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. امیدوارم در سال جاری تعدادی از این آثار به زبانهای مختلف ترجمه و در کشورهای دیگر توزیع شود. تأکید بر حضور نویسندگان و شاعران ادبیات کودک در نمایشگاههای بینالمللی کتاب از محورهای مهم است. در سال جاری در تعدادی از نمایشگاههای بزرگ کتاب دنیا از حضور و همراهی نویسندگان بهرهمند خواهیم بود. امیدوارم حرکت جدید خانه کتاب و ادبیات ایران بهصورت مستمر و با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند و جمع بیشتری را در کشور دربر بگیرد و در سالهای آینده شاهد حضور نویسندگان خوبی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان باشیم.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان بیان کرد: امیدوارم قلم استاد پوروهاب، همچنان موثر و پربار و عمرشان پر برکت باشد و سالها تولیدکننده آثار فاخر و ارزشمند برای کودک و نوجوان کشور باشند و از آثار خوبشان بهرهمند باشیم.
توجه به تربیت نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان در دستور کار خانه کتاب و ادبیات ایران است
علی رمضانی نیز در این آیین گفت: مساله آموزش نویسندگی به کودکان و نوجوانان کمتر مورد توجه دستگاههای مختلف فرهنگی کشور بوده است. در سی و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مساله تألیف در آثار کودک و نوجوان مورد توجه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) قرار گرفت. در سال، نزدیک به ۱۹ هزار عنوان کتاب کودک و نوجوان در کشور منتشر میشود که از این تعداد حدود ۱۲ هزار عنوان آن تألیف و ۷ هزار عنوان ترجمه است. در ردههای قابل آمارگیری در خانه کتاب و ادبیات ایران دو رده داریم که نرخ تجدید چاپ آنها نسبت به چاپ اول بیشتر است. تعداد آثار چاپ مجدد در رده کودک و نوجوان و ادبیات بیشتر از کتابهای چاپ اول است.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران ادامه داد: این اتفاق نویدی در خود دارد و اینکه مانایی آثار کودک و نوجوان در کشور و نرخ تجدید چاپ آنها قابل توجه است. جایی نگرانکننده است که نرخ تجدید چاپ در آثار ترجمه بیشتر باشد. باید به دقت بررسی کرد که چه میزان از آثار ترجمهای در حال تجدید چاپ است. همه افراد دغدغهمند این حوزه این نگرانی را احساس میکنند که ما احتمالا در این سالها اگر مورد هجوم این حوزه قرار نگرفته باشیم، که قرار گرفتیم، این هجوم جدیتر خواهد شد.
وی همچنین بر ضرورت تولید آثار بومی در مقابل ترجمه آثار تاکید کرد و گفت: افرادی باید تربیت شوند که بتوانند به عنوان نویسنده و شاعر در مقابل آثاری که در حوزه کودک و نوجوان در کشور ترجمه میشود، تولید داشته باشند. در این دورههای آموزشی تربیت نویسنده و شاعر حاصل میشود. کسانی که در این دوره آموزشی تدریس کردند از چهرههای شاخص حوزه خودشان هستند. از استاد محمود پوروهاب یکی از پیشکسوتان ادبیات کودک و نوجوان به احترام سالها مجاهدت و کار در حوزههای مختلف کودک و نوجوان تجلیل میشود.
وی بیان کرد: ادبجویان را به دورههای بعدی و تخصصی دعوت میکنم. ملاک حضور ادبجویان در دورههای دیگر، غنای آثاری است که به عنوان خروجیهای این دوره به همکاران ما ارائه میکنند و پس از ارزیابی در دورههای بالاتر حضور پیدا خواهند کرد. این دوره افتتاح دفتر ادبیات کودک و نوجوان در مجموعه معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران بهصورت عملی بود. خانه کتاب و ادبیات ایران از این پس در این مجموعه موضوع تربیت نویسندگان، جوایز کودک و نوجوان، بررسی و آمادهسازی گزارشهای تحلیلی کودک و نوجوان را در دستور کار خود قرار میدهد. خانم کبری بابایی مسئولیت این موضوع را برعهده میگیرند.
برخورد پدرانه با شاعران
در ادامه این آیین سیدسعید هاشمی درباره آشنایی با محمود پوروهاب گفت: سال ۷۱ درحالی که دانشآموز دبیرستانی بودم مجموعهای از اشعار نارس را در دست گرفتم و به دفتر مجله سلام بچهها رفتم. استاد پوروهاب با جمعی از شاعران کودک و نوجوان در اتاق جلسه بودند و من بدون اطلاع قبلی وارد اتاق شدم. ایشان وقتی من را در آستانه در دیدند استقبال کردند و از من خواستند شعرم را بخوانم. ایشان پدرانه شعرهای من را نقد کردند و هنگام خروج اسمم را از من پرسیدند. ایشان با کسی پدرانه برخورد کردند که اسم او را نمیدانستند. یکی از شعرهای من بعد از آن دیدار در مجله منتشر شد. امیدوارم ایشان همیشه سلامت و تندرست باشند.
محمود پوروهاب مرد طلایی نشریه سلام بچهها
حجتالاسلام والمسلمین عبدالله حسنزاده نیز در این آیین از حضور شاعران و نویسندگان در قطب دوم ادبیات کودک و نوجوان کشور ابراز خوشحالی کرد و گفت: اختتامیه دوره آموزشی قاصدک با تجلیل از استاد پوروهاب را به فال نیک میگیریم. زمانی در شهر قم خبری از شعر، داستان و تصویرگری کتاب کودک نبود، اما از اواخر دهه ۶۰ فعالیت در این حوزه شروع شد. با تلاش، همت و استقامت کسانی که در مجموعهای با نام سلام بچهها جمع شده بودند فعالیت در این حوزه آغاز شد. دوره هفتاد و هشتاد دوره طلایی این نشریه بود. دوره طلایی، مردان طلایی نیز میخواهد. در آن دوران دهها مرد طلایی در آن مجموعه بودند که توانستند این استان را به عنوان قطب دوم ادبیات کودک و نوجوان کشور تبدیل کنند. این اتفاق رایگان به دست نیامده است بلکه با خون دل خوردن، تلاش، همت و پشتکار کسب شده است.
وی ادامه داد: یکی از آن مردان طلایی استاد محمود پوروهاب بود که تلاش شایستهای در آن دوران داشتند. در یکی از دورههای جایزه کتاب فصل یک کتاب در حوزه داستان برگزیده شد و در بین همه داستانها. داستان استاد پوروهاب به عنوان برگزیده معرفی شد. همچنین در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، کتابهای دو نفر از نویسندگان فعال این نشریه به مرحله نهایی راه پیدا کردند که کتاب استاد پوروهاب برگزیده بخش کودک و نوجوان این جایزه شد.
حجتالاسلام والمسلمین حسنزاده همچنین گفت: از دیگر کارهای مهمی که در رسیدن این استان به دومین قطب ادبیات کودک و نوجوان نقش داشت شاعر پروری بود. همیشه دست افراد مستعد در این حوزه گرفته میشد. امیداورم استاد پوروهاب مانند همیشه بدرخشند و آثار خوبی خلق کنند. اشعارشان بر لب کودکان و نوجوانان باشد و همواره این اشعار را زمزمه کنند.
ترجمه آثار کودک و نوجوان مرغک بلورین دریافت میکنند
فرهاد فلاح از دیگر سخنرانان حاضر در این آیین با بیان اینکه تربیت نسل جوان فعال حوزه کودک و نوجوان مخصوصا نویسندگان کودک و نوجوان موضوعی جدی است، گفت: این موضوع در گذشته در استان قم اتفاق افتاده بود و من احساس میکنم اکنون کمی کمرنگ شده و لازم است به روزهای اوج خود در این حوزه بازگردد. مخصوصا تربیت طلاب و فعالانی که بتوانند در حوزه کودک و نوجوان در هر سطحی قلم بزنند. خصلت استان قم تربیت فعلان کودک و نوجوان متعهد است؛ افراد صاحب قلم با آثار فراوان در کشور حضور دارند، اما باید نویسندگانی متعهد به ارزشها و چهارچوبهای اعتقادی و فکری تربیت کنیم که زمینه ایمان و الهام آفرینی را در این گروه سنی تقویت کنند. زمینه بروز این هدف در استان قم وجود دارد. درخواست جدی دارم که مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه و خانه کتاب و ادبیات ایران که در حوزه نسل جوان فعالان حوزه کودک و نوجوان کار میکنند به این موضوع نیز توجه کنند.
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادامه داد: هرچه در این زمینه سرمایهگذاری کنیم، کم است. شاید یکی از عرصههای آسیبپذیر در حوزه فرهنگی حوزه ادبیات کودک و نوجوان حوزه است. تولیدات فاخر، ضروری و مورد نیاز خانوادهها برای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی در دسترس قرار نمیگیرد. در این زمینه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آماده همکاری با نهادهای مرتبط است. سه هزار نوجوان تربیت یافته در حوزه شعر و داستان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعال هستند و حتی به مرحله تولید و انتشار آثار رسیدند که سرمایه بزرگی است. به زودی از باشگاه نخبگانی نویسندگان در حوزه شعر و ادبیات رونمایی خواهیم کرد.
فلاح افزود: از حوزه ادبیات کودک و نوجوان قم انتظار میرود نسبت به عرصه بینالملل اهتمام جدی داشته باشند. بسیاری از آثار تولید شده در این استان ظرفیت عرضه در بخش بینالمللی دارند. مرکز بررسی کتاب کودک و نوجوان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود دارد که به واسطه آن هر ساله مرغک طلایی و نقرهای برای کتابهای کودک و نوجوان عرضه میکنیم و از امسال مرغک بلورین را به این جایزه اضافه خواهیم کرد. این جایزه به ترجمه آثار کودک و نوجوان اختصاص پیدا خواهد کرد. در حوزه برندسازی کتابهای دینی در حوزه کودک و نوجوان هم همکاری ویژهای خواهیم داشت و برای تحقق این هدف هم در حال تدارک ساختار هستیم.
جشنواره سلام بچهها مجددا احیا میشود
مسعود معینیپور نیز در این آیین گفت: نسل پر برکتی در قم درباره شعر و داستان و ادبیات کودک راه افتاده است. دنیای نشریات دنیایی است که برای ادامه فعالیت هزینههای جدی برای ما دارند. توزیع نشریات یکی از مشکلات عصر حاضر است که تقاضا دارم برای آن فکر جدی شود. مواد خام نشریهها در کشور موجود است. اوضاع شعر کودک و داستان باید به سمت تولید قالبهای جدیدی همچون فیلمنامه، آثار متحرک، پویانمایی و... برای جذب کودکان و نوجوانان پیش برود و در نهایت زمینه برای تولید آثار تلویزیونی و آثار فاخر و قابل ارائه در فضای مجازی در سطح ملی و بینالمللی فراهم شود. دوره نشریات به شکل کنونی گذشته است. هرچند نشریات تعاملی هزینههای بالایی برای تولید دارد. حوزه ادبیات کودک و نوجوان اگر نتواند در چرخه تولید کلان در سطح ملی و بینالمللی قرار بگیرد نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. جشنواره سلام بچهها مجددا احیا میشود و به پدیده داخلی و بینالمللی کلان تبدیل میشود تا به دوره اوج خود برگردد و بتواند منشا تولید روزافزون در حوزه ادبیات کودک و نوجوان باشد.
کسانی که برای کودکان و نوجوانان مینویسند ایثارگر هستند
در ادامه، محمود پوروهاب بیان کرد: من از سال ۶۸ به ملاحظه دعوتی که از من شد به مجله «سلام بچهها» که در حال تاسیس بود رفتم. بنده خیلی علاقه نداشتم و به دلیل این ملاحضه یکی دو ماه آنجا رفتم، اما به واسطه حضور در این مجله با ادبیات کودک و نوجوان آشنا شدم. تحول شگرفی ایجاد شد و به شعر کودک و نوجوان علاقهمند شدم. این تحول ناگهانی همراه با آگاهی بود.
پوروهاب ادامه داد: احساس وظیفه و مسئولیت در من ایجاد شد. زمانی که کار شعر را شروع کردم شاید حدود هفت نفر افراد پایتخت نشین شعر کودک و نوجوان میگفتند؛ بنابراین کار ادبیات بزرگسال را کنار گذاشتم و به ادبیات کودک روی آوردم.
وی در پایان گفت: بچهها مانند نهالهای کوچکی هستند که به مراقبت نیاز دارند و ما اگر آنها را تربیت نکنیم فردا درختان پرثمر و برومند نخواهند بود. تولستوی میگوید اصولا نوشتن کار شریفی است، اما نوشتن برای کودکان از شریفترین کارهاست. من نه تنها میگویم ادبیات کودک بلکه کسانی که برای کودکان مینویسند شریفترین، ظریفترین و سختترین کارها را انجام میدهند. معتقدم کسانی که برای کودکان کار و تلاش میکنند و مینویسند ایثارگر هستند. تعداد کسانی که برای کودکان و نوجوانان مینویسند با کسانی که برای ادبیات بزرگسال مینویسند قابل مقایسه نیست. وقتی مینویسید آرزوها و شادیهای خود را مینویسید و کسی دوست ندارد جدای از خود در متن باشد و آن متن آیینه ذهن و وجود است. اما وقتی وارد دنیای کودک میشوید و میخواهید برای کودکان کار کنید در آن صورت باید تمام دنیای بزرگسالی خود را کنار بگذارید و کودک شوید. این کم از ایثار نیست.
سید سعید هاشمی، علی باباجانی و سید احمد میرزاده در این آیین اشعاری را به محمود پوروهاب تقدیم کردند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیاتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ادبیات کودک و نوجوان کتاب امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حوزه ادبیات کودک و نوجوان خانه کتاب و ادبیات ایران حوزه کودک و نوجوان کسانی که برای کودکان نویسندگان و شاعران آثار کودک و نوجوان کودک و نوجوان محمود پوروهاب دوره آموزشی سلام بچه ها ترجمه آثار بین المللی شعر کودک تجدید چاپ کتاب کودک استان قم سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۷۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقنقنویسی داستان اجتماعی نیست
این رمان توانسته است با روایتی جذاب و توجه به جزئیات، مخاطب را به خوبی با حال و هوای سالهای پیش از انقلاب آشنا کند. فصل توتهای سفید از انتشارات شهرستان ادب بهعنوان رمان برگزیده سومین دوره جایزه کتاب سال شهید اندرزگو و یکی از آثار مرحله پایانی جایزه ادبی جلال آل احمد و از کتابهای موفق سال گذشته بود. سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب در این گفتوگو درباره کتابش و چند و چون نگارش آن صحبت کرده است.
با توجه به اینکه در پایان کتاب تاریخهایی درباره نگارش و بازنگارش کتاب ذکر کردهاید، لطفا از فرآیند رسیدن به این داستان و نهایی شدن کتاب بگویید.
راستش زمانی که تاریخها را ثبت میکردم، هرگز فکر نمیکردم اینقدر درباره آنها در معرض پرسش قرار بگیرم. حقیقت این است که هدفم از ذکر آنها ماندن در تاریخ (اگر ماندنی اتفاق بیفتد) بود و اینکه مخاطب را متوجه کنم که نوشتن «فصل توتهای سفید»، چه زمانی دغدغه من بوده و حاصل چه زمانی از زندگی من است. مسأله این است که نسخه اولیه این اثر از تابستان تا زمستان ۱۳۹۳ نگارش یافت، ولی پیش آمدن برنامههایی در زندگی شخصی و اشتغال به نگارش آثار دیگر، باعث شد تا فصل توتهای سفید کمی از مرکز توجهم دور شود. در سالهای ۹۴ تا ۹۶ مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد بودم و تا زمان انتشار این اثر، دو رمان نوجوان از من منتشر شد. پس از فراغت از تحصیل، فرصتی فراهم شد تا دوباره به فصل توتهای سفید رجوع و آن را بازنویسی کنم، ولی روند کند انتشار، موجب شد تا کتاب در بهمن ۱۴۰۱ منتشر شود.
داستان سوژه ملتهبی دارد. نوشتن درباره موضوعی مثل «شهر نو» که نوعی تابوست و حتی نویسندگان روشنفکر کمتر جسارت نوشتن از آن را دارند، شجاعت میخواهد. چرا بهدنبال این سوژه پردردسر رفتید؟
میتوانم فرمایش شما را به خود بگیرم و بگویم که برای نوشتن این داستان، شجاعت و شهامت به خرج دادهام، ولی اگر بخواهم صادقانه برخورد کنم، میگویم شجاعتی در کار نبوده و من فقط به تعهد حرفهای خود عمل کردهام. شهر نو برای من بستری برای روایتگری و قصهگویی بود. قرار بر رفتن به شهر نو و باقی ماندن در آن نبود. من قصد نداشتم بهواسطه ایجاد جاذبههای کاذب، مخاطب خود را سرگرم و بهعبارتی دستبهسر کنم. قصد نداشتم یک داستان زرد و تاریخمصرفدار بنویسم. همچنین باید بپذیریم که شهر نو بخشی از ساختار اجتماعی ما در جغرافیای پیش از بهمن ۵۷ بود که در فرآیند انقلاب دستخوش تحول شد و نسبت به آن واکنش نشان داد. نادیده گرفتن و بیتوجهی به پدیدههایی از این دست، بیفایده است.
ضمن اینکه تجربه سالها نوشتن به من آموخته چطور بنویسم که به ورطه پردهدری نیفتم؛ حرمت کلمه را نشکنم و آن را به ابتذال نکشانم. بنابراین واهمهای از نوشتن داستان خود نداشتم.
راستش را بخواهید خیلی دنبال پیدا کردن اشتباهات تاریخی و فضاسازی بودم، ولی چیزی نیافتم. این نشان میدهد برای نوشتن داستان، پژوهش خوبی کردهاید. از فرآیند پژوهش و از سختیهای آن در داستاننویسی بگویید. خوشحالم که این اتفاق افتاده و برداشت شما از مطالعه کتاب چنین است. این نکته برایم خوشحالکننده است و مرا در مسیر خود مصممتر میکند. مسأله این است که پژوهش بخشی از فرآیند نوشتن است. هر اثری فارغ از گونه و موضوع، نیاز به یک پیشینه مطالعاتی و پژوهشی دارد ولی این پیشینه و بازه زمانی لازم برای اثری که به تاریخ پرداخته، گستردهتر است.یک اثر تاریخی به دو نوع پژوهش نیاز دارد؛ پژوهشی پیش از نگارش اثر و پژوهشی حین نگارش اثر. مطالعه آثار پژوهشی، تاریخ شفاهی، رجوع به مستندها، انجام مصاحبه، قرار گرفتن در مکانهای مرتبط با موضوع داستان و مطالعه رمانها و داستانهایی که با آن موضوع نوشته شدهاند، میتواند بسیار کمککننده و راهگشا باشد که البته بسیار زمانبر است و انجام آن کار سادهای نیست. من هم برای نوشتن این اثر، ساعتها مطالعه و تحقیق کرده و تلاش کردهام تا جایی که ممکن است به موضوع نزدیک شوم. تا آنجاکه نزدیکتر شدن بیشتر به موضوع برایم مقدور نبوده. برای درک بهتر واقعه ۱۷شهریور، جز مطالعه تاریخ، بخشی از خاطرات شاهدان آن حادثه و روزهای پس از آن را رصد کردم و برای شناخت مؤثرتر شهرنو و ماجرای حضور لهستانیها در ایران، به مستندهایی که در قالب فیلم، عکس، کتاب و مصاحبه تهیه و منتشر شده بود، رجوع کردم و به قبرستان مسیحیان در دولاب تهران رفتم.
قبول دارید که آپارتمانی شدن بسیاری از داستانهای امروز نویسندگان بهدلیل فرار از پژوهش و وقت گذاشتن برای ساختن جهان داستانی است؟
حقیقت این است که همواره شمار ورودیها به مسیر نویسندگی بسیار زیاد است و افراد زیادی هستند که مایلند اقبال خود را در راه نوشتن محک بزنند ولی درصد کسانی که در این مسیر میمانند، بسیار کمتر است چون اساسا نوشتن و خلق کلمه، کار سادهای نیست و اصلا مبتنی بر شانس نیست. شاید پاسخم به پرسش قبل شما تا حدود زیادی روشن کند که چرا تعداد نویسندگان رمانها و داستانهای تاریخی مانند داستانهای آپارتمانی که داعیه داستانهای اجتماعی را دارند، زیاد نیست. برخی تصور میکنند با نشستن در پشت رایانه و ثبت غرنالهها و نقنقهایی که گوش فلک از آنها پر است، یک داستان روشنفکرانه بهروز و امروزی نوشتهاند ولی این داستانها نه اجتماعیاند، نه روانشناسانه زیرا در سطح باقی ماندهاند و گاهی حتی از حقیقت اجتماع دورند.
کتاب درمورد دوران پیش از انقلاب اسلامی است، ضرورت ویژهای برای نوشتن درباره این دوره تاریخی احساس میکردید؟
نخستین دلیلم برای پرداختن به این موضوع، خودخواهانه است. موضوع این است که به تاریخ علاقهمندم و همواره از خواندن آن لذت بردهام، بنابراین نوشتن از آن نیز برایم دلپذیرتر است ولی فارغ از این مسأله، آنچه مرا واداشت تا به حوادث دهههای ۴۰ و ۵۰ ایران و نیز وقایع پس از جنگ جهانی دوم بپردازم، این است که احساس کردم در این برهه از تاریخ، دستم برای قصهپردازی بازتر است. داستانهایی وجود دارد که نویسندگان نسبت به آنها غافل بودهاند، کمتر به آنها پرداختهاند و نخنما و کلیشهای نشدهاند. اساسا تاریخ ایران سرشار از ناگفتههاست و شاید همان سختی نوشتن داستان تاریخی یا داستان انقلابی موجب شده نویسندگان در برابر آنها سکوت کنند. بنابراین زمینه برای نوشتن هر نویسنده، دغدغهمندی فراهم است.نکته دیگر این است که من خود را در برابر پرداختن به موضوع انقلاب، متعهد و مسئول میدانم و از بیان آن هیچ ابایی ندارم. تصورم این است که بخشی از سهم خود در برابر انقلاب را با نوشتن میپردازم، هرچند ناچیز باشد. شاید این حرف از نظر برخی شعار باشد، ولی من از این تصور هم ابایی ندارم. نادر ابراهیمی در یک عاشقانه آرام میگوید: «شعاردادن و شعارها را برنامه کاری قرار دادن، دوای تمام دردهای ماست. آنها که شعار نمیدهند، فقط بهخاطر آن است که میترسند پای شعارهایشان بمانند و نسبت به شعارهای خود وظیفهمند شوند. هر شعار اخلاقی، یک تعهد است نسبت به جهان. بزدلها و معتادان جرأت نمیکنند هیچ تعهدی را نسبت به جهان بپذیرند و به همین علت هم شعاردهندگان را مورد بیحرمتی قرار میدهند.»ادبیات در ماندگار کردن ارزشها و اندیشهها سهم بزرگی بر دوش دارد و در این میان داستان و رمان از جایگاه ویژهای برخوردار است. شاید برای اینکه داستان برشی از زندگی است و مخاطب میتواند آنچه را که بر شخصیت اصلی و قهرمان داستان رفته است، در خیال تجربه کند. بنابراین امکان بسیار مناسبی است تا فرد (نویسنده) بتواند آرمان، اندیشه و نوع نگاهش به هستی را با او به اشتراک بگذارد.
برخلاف بسیاری از کتابهایی که درباره دوران قبل از انقلاب نوشته شده، داستان شما سیاسی نیست و به روابط میان گروههای سیاسی، مبارزات و خطکشیهای مبارزان قبل از انقلاب نپرداخته است. چه شد که ترجیح دادید وارد این فضا نشوید؟
مساله من در اینجا انتخاب میان ورود یا وارد نشدن به سیاست و خطکشیهای سیاسی نبود. فروغ هیچ نسبتی با سیاست ندارد. او یک مبارز با آرمانهای بلند انقلابی، سیاسی، دینی و اجتماعی نیست. او یک قربانی است. بااینحال فردی منفعل و واداده نیست تا دست روزگار او را به هر طرف که میخواهد بکشد. امیر نیز نماینده مردم انقلابی در معنای عام خودش است. او متعلق به هیچ دسته و گروهی نیست. بنابراین داستان درگیر خطکشیهای سیاسی نمیشود.
داستان شما تصویری عریان، تلخ و درعینحال باورپذیر از فقر در برابر چشم مخاطب میآورد؛ درصورتیکه شاید در ذهن برخی مخاطبان که دوران قبل از انقلاب را ندیدهاند، آن زمان دوران رفاه اقتصادی تصویر شده است. آیا از نشاندادن این فقر و آسیبهایش تعمدی داشتهاید؟
تاریخ، زمین بازی مستبدان وقدرتهای استعمارگراست. منفعت ایشان در قطع رابطه ملتها با تاریخ و «انهدام هویت تاریخی»شان است. آنها نخست حافظه تاریخی ملتها را پاک میکنند و سپس آنچه را که مایلند و میپسندند، مینویسند. درواقع تاریخ را جعل میکنند و با بزک کردن چهره ظالمان و جنایتکاران، صورت دیگری از آنها تصویر میکنند. دلیل تصور عدهای درباره رفاه اقتصادی در دوران پهلوی دقیقا همین است.البته نمیتوان نادیده گرفت که بخشی از تصور اشتباه مردم به تصویر فانتزی و کاریکاتوریای برمیگردد که در فیلمها و سریالها از گذشته ارائه شده است. معتقدم که اطلاع ناآگاهان از تاریخ، درک آنها را از گذشته و حال و دیدشان را درباره آینده اصلاح میکند. گزاف نیست اگر ادعا کنم که برای هر گزارهای که در فصل توتهای سفید مطرح کردهام، «بودک» تاریخی دارم. من در برابر آنچه که مربوط به تاریخ است، عمیقا صادق بوده و برای کشف حقیقت ساعتها مطالعه کردهام. حقیقت این است که فقر و بیچارگی مردم در سالهای جنگ جهانی دوم و پس از آن بههیچوجه انکارپذیر نیست. من برای ساخت عقبه فروغ و حال مادر و ماجان، ناگزیر از پرداخت به آن برهه تاریخی بودم و بخشی از این تاریخ، فقر و فلاکت فراگیر ملت ایران بود، وگرنه قصد انتقامکشی از کسی یا تلخکردن کام مخاطب را نداشتم.
داستان از نظر من با وجود اینکه تاریخی است و از عشق و مبارزه سخن میگوید، درونمایهای به نام انتخاب دارد. جایی که فروغ از خانه دوستش فرار میکند، به نظر من نقطه اوج داستان است. خودتان با این برداشت چقدر موافقید؟ بهنظر خودتان درونمایه اصلی داستان چیست؟
بهنظرم برداشت درستی داشتهاید. نقطه عمل فروغ برای خارج شدن از انفعال همین جاست. فروغ باید یکجا آن انرژی ذخیره شده در وجودش را بیرون میریخت و خود را نجات میداد وگرنه میتوانست مانند آنیا و زری و تمام زنهای شهر نو که خود را دستبسته و ناچار میدانستند، در آن چاه بمانند و یکی از آنها شود. بهانهاش را هم داشت ولی انتخاب فروغ، آزادگی بود.
نظر شما درباره مخاطبان داستان امروز چیست؟ از دیده شدن و خوانده شدن داستانتان چقدر راضی هستید و فکر میکنید برای افزایش مخاطبان چه باید کرد؟
باید بپذیریم که در ایران، خرید کتاب و بهدنبال آن مطالعه، جزو اولویتهای اول مردم نیست. کتاب در سبد خرید خانوارها جایگاه کوچکی دارد و این موضوع برای نویسندگان که گاهی سالها از عمر خود را صرف نوشتن کتاب کردهاند، راضیکننده نیست.
نکته دیگر این است که نویسنده یک وظیفه دارد و وابستگان به صنعت چاپ و سپس فروش و بازار کتاب، یک وظیفه. قرار نیست نویسنده هم نوشتن داشته باشد، هم چاپ و هم دغدغه فروش ولی میبینیم که برخی نویسندگان ناچارند بار تبلیغ کتاب را خودشان به دوش بکشند و آن را به جامعه معرفی کنند. این چرخه معیوب است. متولیان امر باید به وظیفه خود واقف شده و از طریق رسانههای مختلف به تبلیغ و معرفی کتاب بپردازند تا کتاب خوب جایگاه خود را بین مخاطبان بیابد.
مهمترین تأثیر جایزههای ادبی
برگزیده شدن در جوایز ادبی، بخش عمدهای از تأثیر خود را درپرداخت منتقدان به اثروانتشار یادداشت ومعرفی کتاب،ساخت رسانههای تصویری و نیز انجام مصاحبههای گوناگون نشان داد.همچنین در میان گروههایی جمعخوانی و بررسی شد. برخی از مخاطبان از طریق فضای مجازی و گاهی رودررو احساس خود درباره کتاب را به اشتراک میگذارند که اتفاق خوشایندی است. بیشتر منتظر دیده شدن کتاب در نمایشگاه کتاب امسال هستم.هر جایزه زمانی که بتواند با انتخابهای درست، اعتماد مخاطبان را به خود جلب کند، میتواند جریانساز باشد. وقتی مخاطبان -چه نویسندگان و چه خوانندگان- ببینند اثری که برگزیده شده واجد امتیازات قابلتوجه و قابلدفاع است، ترغیب میشوند از آن حمایت کرده و تأثیر بپذیرند. اگر جایزهای بتواند بهخوبی به معرفی و حمایت از آثار ارزشمند و برگزیده بپردازد، نویسندگان تشویق به خلق آثار همراستا با اهداف جشنواره میشوند. به مرور این اتفاق باعث ارتقای سطح کیفی آثار و از طرف دیگر رضایت مخاطبان میشود. بهنظرم مؤثرترین کار در این زمینه، تقویت پشتوانه علمی و ادبی جشنوارهها و جایزههای ادبی و انتخاب آثار خوب در یک بستر استاندارد است.
آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر